پیلی را آوردند بر سر چشمه که آب خورد.
خود را در آب می دید و میرمید: او می پنداشت
که از دیگری می رمد: نمی دانست که از خود می رمد!
همه اخلاق بد , از ظلم و کین و حسد و حرص و بی رحمی و کبر
چون در توست نمی رنجی! اما چون آن را در دیگری میبینی ,
می رمی و می رنجی.
( فیه ما فیه )